فکر من
ایران وکره دیروز و امروز
@eghtesaderooz
✏️ مقامات كره جنوبي امروز در حالي پاي ميز مذاكره با مقامات ايران نشستهاند كه روند توسعه در دو كشور تقريبا همزمان آغاز شده است. سال ١٩٦٥، كره در ابتداي راه توسعه، كارشناساني را از ايران براي برنامهريزي استخدام كرد و حالا كشوري كه در سال ١٩٨٠ توليد ناخالص داخلي معادل نصف ايران داشت، امروز توليد ناخالص داخلي ٥/٤ برابر ايران دارد و درآمد سرانه اين كشور از نصف درآمد سرانه ما به پنج برابر درآمد سرانهمان رسيده است. اين توفيق در سايه كدام سياست اصولي حاصل شده است؟ پاسخ به اين سوال ميتواند گره كلاف سر درگم توسعه در ايران را نيز باز كند. با نگاهي اجمالي به موقعيت كره ميتوان دريافت مهمترين دليل تغيير شرايط در اين كشور، رشد همهجانبه و در تمامي بخشها از يك سو و پايبندي و اهميت به قانون از سوي ديگر بوده است.
✏️ بايد توجه داشت تا پيش از جنگ جهاني دوم كرهجنوبي زير سلطه كامل ژاپن روزگار ميگذراند و در معنا مستعمره ژاپن محسوب ميشد. بعد از شكست ژاپن در جنگ جهاني دوم بود كه كره از اين كشور منفك شد و با كمك متفقين توانست طعم استقلال نسبي را بچشد و با جنگي كه بين امريكا و شوروي در جريان بود سال ١٩٥٤ كره به دو قسمت شمالي و جنوبي تقسيم شد. از سال ١٩٦٠ بود كه كره جنوبی تصميم گرفت به توصيه امريكاييها سراغي از برنامهريزي براي توسعه بگيرد، كارشناساني از ايران را استخدام كرد و پيريزي توسعه را در دستور كار قرار داد. غربيها در سالها حدود ٤٠ تا ٥٠ ميليارد دلار در كره سرمايهگذاري كردند و شايد همين نكته يعني سرمايهگذاري خارجي و حمايت تكنولوژيكي غرب از اين كشور بتواند توجيهي براي توسعه نيافتگي ايران تلقي شود اما ذكر اين نكته ضروري است كه ايران در اين سالها از محل فروش نفت درآمدي به مراتب بيش از ٤٠ ميليارد دلار داشته و نميتوان اين نكته را دستاويزي براي توجيه قرار داد.
✏️پيكان و هيوندايي در يك سال توليد شدند اما كاش امروز مقايسهاي ميان دو واحد توليدكننده اين خودروها در ايران و كره جنوبي صورت گيرد تا معلوم شود در سطح جهاني و منطقهاي اين دو چه حرفي براي گفتن دارند. از سوي ديگر بايد ديد سطح تكنولوژي در اين كشور چقدر رشد كرده است، در حالي كرهايها با خريد تنها دو واحد تكنولوژي در حوزه پتروشيمي صاحب توانايي و برند در اين حوزه شده كه ما با وجود دارا بودن سي پلنت در پتروشيمي مجبوريم براي راهاندازي پلنت سي و يكم از خارجيها كمك بگيريم و اتفاقا خود كرهايها نيز در اين مسير حرفي براي گفتن دارند.
✏️شايد اعداد و ارقام و دادهها در حوزه اقتصاد بيش از ساير بخشها مورد توجه جامعه ايران باشد اما بايد به اين نكته مهم توجه كرد كه توسعه كره تنها به حوزه اقتصاد معطوف نبوده و اين كشور در ساير حوزهها نيز با موقعيتي مناسب روبهرو شده است. امروز دموكراسي در كره جنوبي نهادينه و قابل دفاع است و مطبوعات و راديو و تلويزيون فضاي مناسب و مساعدي را دارند. انتخابات چه در سطح مجلس و چه در سطوح ديگر آزاد برگزار ميشود و دولت پايبندي تام و تمامي به قانون دارد.
*محسن صفايي فراهاني
آیا ایران می تواند حق خود را بگیرد
یکی از بزرگ ترین افتخارات ایالات متحده آن است که همواره تلاش کرده تا اقدامات خود را در تطبیق با حقوق بین الملل توصیف کند؛ اما دعاوی اقامه شده علیه این کشور نیز کم نیستند. این دعاوی گاه محکومیت ایالات متحده را نیز در پی داشته.
قانون لغو مصونیت کشورهای حامی تروریسم در تعارض آشکار با اصل مصونیت دولت ها و سران دولت هاست. اصلی که پیش از این نیز دیوان بین المللی دادگستری در رای کنگو علیه بلژیک بر آن تاکید داشته است.
از سوی دیگر، ایالات متحده در انتساب مسوولیت به دولت ها در حوادث تروریستی از معیار کنترل عمومی استفاده می کند. دیوان بین المللی دادگستری در این مورد نیز تمام قد در برابر دیوان بین المللی کیفری یوگوسلاوی ایستاد و وجود معیار کنترل عمومی در برابر کنترل موثر را انکار کرد.
ایران و ایالات متحده سه بار در برابر دیوان حاضر شده اند: دعوای کارکنان دیپلماتیک و کنسولی ایالات متحده در تهران که به محکومیت ایران انجامید، دعوای هواپیمای ایرباس که ایران بر سر آن و خارج از دیوان مصالحه کرد و دعوای سکوهای نفتی به همراه دعوای متقابل آمریکا که دیوان به بی حقی طرفین رای داد.
اگر توقیف دارایی ایران بار دیگر پای دو کشور را به دیوان باز کند، مبنای صلاحیت دیوان معاهده ی دوستی، تجارت و دریانوردی میان این دو کشور خواهد بود. براساس این معاهده طرفین تعهد کرده اند در تجارت فی مابین اختلال ایجاد نکنند.ایران و ایالات متحده، هرگز مدعی بی اعتباری چنین معاهده ای نشدند.
طرح دعوا بر سر دارایی ایران می تواند مفهوم مصونیت و معیار کنترل را در حقوق بین الملل حلاجی کند و از دیگر سو معیاری به دست می دهد تا بر اساس آن مشروعیت تحریم های یکجانبه نیز به چالش کشیده شود.
مهمترین دستاورد این دعوا، اما، مبارزه ای در چارچوب ادبیات معتبر جهانی است.
در عجب از داستان لاوان
شعر
گفتا که روزت را بکش،،،دیگرشبانم سهم تو
گفتم دگر مال منی،،،،،،،گفتم تو اقبال منی
گفتا اگر عاشق شدی،،،،، تنها غمانم سهم تو
گفتم شدی ایمان من،، گفتم گرفتی جان من
گفتا بهارت را بده،،، زین پس خزانم سهم تو
گفتم که دنیای منی،،،،،، گفتم تو رویای منی
گفتا که از دنیا برو ،،،،،،،، باغ جنانم سهم تو
گفتم مرا مستم بکن،،گفتم بکش هستم بکن
گفتا رها کن میکده،،،،،،،من استکانم سهم تو
گفتم لبت شهد و عسل،،،،گفتم بگیرم در بغل
گفتا دو چشمت را بده،،،باشد،،، لبانم سهم تو
گفتم بکن سویم نظر،،،،،، گفتم مرا با خود ببر
گفتا همینجا بهتر است،،،،، جا و مکانم سهم تو
گفتم نرو گفتم بمان،،،،،،،،گفتم نشو نا مهربان
گفتا که باشد این دل ،،،،،،،،، نا مهربانم سهم تو
گفتم که هیچم بعد تو ،،،،،گفتا که با من بدتری
گفتم که یا دل را بده،،،،، یا اینکه جانم سهم تو
در عجب از داستان لاوان
تحلیل اقتصادی یا تحریف اقتصادی
۱.جای تحلیل در اقتصاد کشور خالی است چند صباحی است که مقام معظم رهبری تاکید بر اقتصاد مقاومتی دارند ولیکن وقتی شما در جامعه قدم می زنی می بینی عوام مردم از سیاستهای اقتصاد مقاومتی نه تنها بی خبر بلکه غریبه هم هستند اقتصاد مقاومتی در کشور باید از خانه و خانواده شروع شود دوست عزیزی بنده در این جامعه تحلیلگران دیدم که خیلی جالب شروه به تبلیغ تولید ملی و خرید داخلی می نماید که برایم بسیار جالب بود جوانی با انگیزه و با اخلاق که امیدوارم از این دست افراد در جامعه بیشتر رشد یابند در هر حال موضوع اقتصاد مقاومتی موضوع حساس و نیاز به کار فرهنگی عمیق دارد که متاسفانه بنده در نزد اصحاب رسانه و مردم و دولت همتی برای آن نمی بینم
اما چه باید کرد به نظر بنده حقیر باید بجای تحلیلهای کشکی و دوغی ابتدا سیاستهای اقتصاد مقاومتی را برای عامه مردم باز و تحلیل کرد نه با یک مقاله بلکه با هزاران برنامه و مقاله و تحلیل و اینکه هی در سر کوچه فریاد بزنیم می کشم می کشم کشتنی اتفاق نمی افتد رهبری نظام دقیقا نقطه بحرانی اقتصاد را چند سال تاکید می کنند ولیکن دوستان چپ و راست اینقدر درگیر قدرت هستند که فقط از صحبتهای امام خامنه ای سو استفاده سیاسی خود را می کنند مع الوصف در این جامعه تحلیلگران دلسوزی ندیدم امید که ببینم
۲.ورود به بحثهای سیاسی و اقتصادی نیاز به مطالعه و اطلاع کامل از موضوع و بحث دارد که متاسفانه نیست و نیافتم بنده شاید ساعتها و روزهای روی اقتصاد مقاومتی تحقیق و مطالعه و بررسی کردم ولی هنوز نمی توانم دو خط در مورد آن بنویسم ولیکن دوستانی را می بینم که راحت نظر و تحلیل بدون استدلال و منطق ارایه می دهند که شاید باید دوستانی همانند دکتر عبدالملکی و...که در این راستا علم و تجربه دارند وارد عمل شوند و اطلاعات اصحاب رسانه را و سپس مردم را افزایش دهند
این داستان ادامه دارد اقتصاد مقاومتی داستانی است که باید به واقعیت تبدیل شود و بس
Ipc
تحلیل اقتصادی
درد ودل
مدیریت
چند کلید مدیریریتی
کلید اول
تخصص عبارت است از توانایی شما در بكار بستن استعدادتان آنهم در قسمتی حیاتی كه برای شما یا مشتریانتان ارزشمند است. انتخاب این قسمت كه در چه زمینه ای تخصص داشته باشید در موفقیت بلند مدت شما بسیار تعیین كننده است. شما در چه زمینه ای تخصص و مهارت دارید؟
جنبه های مثبت خود را تقویت کرده ، موارد ضعیف را در اولین فرصت ممکن ، شناسائی و اصلاح نمائید.
کلید دوم
تمایز عبارت است از اینكه چگونه در یك یا چند زمینه كه تخصص دارید یا كارایی شما بهتر است برتری خود را نشان دهید.
توانایی شما در متمایز كردن خود براساس كیفیت كار بالا بسیار مهم و كانون فعالیت شغلی شماست.
شما به عنوان یك فرد باید حداقل در یك زمینه كاری برتر باشید. اگر از كارفرما یا كارمندان شما درباره شما بپرسند:
برتری او در چه زمبنه ای است؟ آنها چه جوابی در مورد شما خواهند داد؟ در كدام قسمت كار ،شما برجسته هستید؟
چه كاری را بهتر از هر كسی انجام می دهید؟
چه كاری را اگر شما انجام دهید سود زیادی نصیب سازمان شما می شود؟
اگر تاكنون در حرفه خود یك زمینه را مشخص نكرده اید تا در آن بهترین باشید، باید زودتر اقدام كنید.
نقشه شما برای تبدیل شدن به فردی برجسته ،در حرفه خود چیست؟ و چگونه میزان برتری خود را چه از نظر دانش و چه از نظر مهارت در یك زمینه كاری اندازه می گیرید؟ این اندازه گیری، استاندارد شما را برای كارایی نشان می دهد.
بهترین بودن در یك زمینه مهم از شغل و حرفه شما بیشتر از هر چیزی به پیشرفت شما كمك می كند.
اغلب شما می توانید خط مشی شغلی خود را با توجه به نیاز مشتریان مهم برای ساختن آینده تغییر دهید.
کلید سوم
تقسیم بندی عبارتست از توانایی شما در مشخص كردن افراد و سازمانهایی كه سود بیشتری برای شما دارند. نحوه كار بدین صورت است كه شما به طور واضح مهمترین مشتریان خود را مشخص می كنید. و برای جلب رضایت این گروه خاص از مشتریان تصمیم گیری می كنید. اغلب شما می توانید خط مشی شغلی خود را با توجه به نیاز مشتریان مهم برای ساختن آینده تغییر دهید. مشتری های اصلی خود را درست بشناسید و به آنها نزدیکتر شوید. تا با نیاز آنها آشنا شوید.
کلید چهارم
تمركز عبارتست از توانایی شما در تمركز ذهنی بر روی خدماتی است كه برای آن شخص یا سازمان اهمیت دارد. این چهار استراتژی نقطه كانونی حیاتی برای رسیدن به دست آوردهای فوق العاده در سازمان و حرفه شماست.
توجه: از خود بپرسید: كدام مهارت است كه اگر آن را در خود تقویت كنید بیشترین اثر مثبت را در حرفه شما به جا می گذارد؟ پاسخی كه به این سؤال می دهید را به عنوان یك هدف بنویسید و برای آن یك ضرب العجل تعیین كنید. برای خود طرح و نقشه داشته باشید و برای رسیدن به هدف پر تلاش باشید تا بر آن نائل شوید. این كلید واقعی رسیدن به موفقیت شغلی است.